.
| ||
جایی در این استان وجود
دارد که سرمایه های فردای کشور می آموزند آنچه را که نباید بیاموزند، اینجا
کودک 7 ساله ایرانی با نوجوان 16 ساله افغانی در یک مقطع سر کلاس می
نشیند. مهاجرانی از جنس غیر وطنی ، با فرهنگی غریب با ایرانیان و آیینی غیر از آیین سیره ائمه اطهار. در تنها مدرسه این روستا که پس از مشکلات فراوان و زحمات شورایی ها و مسئولین محلی با همت خیرین و متولیان امر ساخته شده است، امروز به مکانی تبدیل شده برای پرداختن به مسائل جنسی و غیر عرف، به وسیله کودکان و نوجوانان افغانی... و کودکان ایرانی که در کنار این مهاجرین درس میخوانند از این همجواری می آموزند آنچه را که نباید بیاموزند. ![]() در کلاس مقطع ابتدایی این مدرسه که دختر و پسر در یک کلاس به صورت مختلط تحصیل میکنند، ۱۲ ایرانی و ۲۲ افغانی نشسته است. در کلاس ششم آن که بازهم مختلط است نیز وضعیت به همین صورت است و در این کلاس همجواری دو جنس مخالف به شکل محسوسی حساسیت آفرین می نماید. ![]() مهاجرین افغانی ساکن این روستا که اکثرا دارای کارت سبز نیستند با پرداخت شهریه، فرزندان خود را ثبت نام میکنند و به علت به حدنصاب نرسیدن کلاسها، گاه اتفاق میافتد که یک نوجوان ۱۶ ساله با یک کودک هفت ساله همکلاس میشود و فاجعه این مسئله را تا آخر آن میشود خواند و تصور نمود. ![]() افغانیان روستای عباس آباد کوچک که به صورت کارگران فصلی و باغدار در این روستا ساکن شده اند دارای مسکن و زندگی اند و عمدتا در حیاط خانه هایشان به دامداری و پرورش حیوانات نیز مشغول هستند. ولی چیزی که ساکنین ایرانی این روستا را می آزارد، بوی تعفن فضولات حیوانات و عدم بهداشت اجتماعی افاغنه نیست، مشکل اینجاست که پدران ومادران از کودکان خود چیزهایی میشنوند و تأثیراتی میبینند که برایشان باور پذیر نیست. روستاها به علت شرایط اقلیمی و آداب و رسوم بومی و خاص خود، معمولا به نسبت شهرهای بزرگ چالشهای فرهنگی به مراتب کمتری دارند و به اصطلاح عوام، چشم و گوش بسته تر هستند. این در حالیست که اغلب پدر و مادرانی که فرزندانشان در این مدرسه تحصیل میکنند از اینکه کودکشان از جزئی ترین مسائل جنسی و روابط این چنینی در آغازین سالهای زندگی خود با خبر است گلایه مند و بهت زده اند و علت آن را آگاهی بخشی های کارشناسانه نوجوانان افاغنه میدانند!! ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() امام جماعت مسجد روستای عباس آباد کوچک که خود پدر یک دانش آموز ابتدایی در این مدرسه است واز سخنان و آورده های فرزندش از همجواران افغانی خود به شدت مکدر، در این رابطه به خبرنگار ما میگوید : در روزگاری که تمام دشمنان عزم خود را جزم کرده اند، فرهنگ والای ما را نشانه بگیرند و سرمایه های فردای ایران را برای رسیدن به اهداف شوم خود به سوی فرهنگی غیر از فرهنگ غنی شیعه متمایل کنند، ما با دست خود افکار و آینده کودکانمان را در اختیار انحراف میگذاریم. ![]() حجت الاسلام مصباح ادامه داد : بیداری جنسی در کودکان ما راه ندارد، چون والدین ایرانی نسبت به این موضوعات بسیار حساس هستند و از این جهت رفتارهای خود را کنترل میکنند، ولی متأسفانه کودکان ما در مدرسه از همجواران خود میشنوند ومی بینند آنچه را که نباید از این سنین درک کنند و این مسئله میتواند در آینده تحصیلی و زندگی آنان بسیار فاجعه بار باشد. وی با بیان اینکه هجوم افاغنه برای خرید زمین و ساکن شدن در این روستا و به تبع آن بوجود آمدن آسیبهای فراوان، از جمله شیوع مواد مخدر و انواع انحرافات اخلاقی که موجب به تنگ آمدن ۱۰۵ خانوار ایرانی ساکن در این روستا شده است گفت: از آموزش و پرورش خواستیم لااقل کلاسها و مدرسه ایرانی ها را از افاغنه جدا کنند که در جواب شنیده شد در این صورت مدرسه به کلی منحل میشود و این مسئله امکان پذیر نیست. حجت الاسلام مصباح اظهار داشت: فقر فرهنگی در این مدرسه چنان فرهنگ ایرانی و فرهنگ شیعه را تحت تأثیر قرار میدهد که عباس آباد کوچک را جایی غیر از ایران اسلامی و ارادتمند به ائمه اطهار نشان میدهد و چندین خانواده برای کاهش آسیبها با مشقت بسیار فرزندان خود را برای تحصیل به هشتگرد و دیگر شهر های همجوار میفرستند. وی افزود : ایرانی شیعه در این روستا مظلوم واقع شده است و دانش آموزان افغانی انواع انحرافات را به کودکان ایرانی انتقال میدهند. حجت الاسلام مصباح در پایان خاطر نشان کرد: اگر فکری برای این مسئله نشود باید شاهد روزگاری باشیم که تاوان این روزها و این همجواری هاست. ![]() مسئولین و متولیان آموزش و پرورش استان البرز کجا و به چه کاری مشغول هستند که از رسیدگی به چنین مسائلی مغفول مانده اند! کدام کار واجب تر از نجات فرهنگ ناب ایرانی و تشیع از آسیب های جدی است. مگر متولیان این بخش وظیفه پرورش آینده سازان کشور و نظام اسلامی ایران را بر عهده ندارند، این چگونه پرورشی است که بیخ گوش آنان انجام میشود! بهتر نیست ارائه برنامه های مناسبتی و گزارش دادن از عملکردهای بی فایده را با رسیدگی به چنین مشکلاتی که در آینده فاجعه بار است عوض کنیم! تا کی باید گفته ها گفته شود و وظیفه ها انجام نشود! گفتن از ما بود... خود دانید! در این دنیا نباشد در دنیای دیگر باید برای این غفلت، جوابگوی پروردگار و ائمه اطهار باشید، حالا شرمنده شهدا و امام شهدا شدن پیشکشمان..!!
[ دوشنبه سی ام دی ۱۳۹۲ ] [ 15:30 ] [ ]
|
||